رنگ زرد در فرهنگهای مختلف معانی تقریبا نزدیک به هم دارد. این رنگ در یک جا نشانه عقل و خرد، در جایی دیگر نشانه خوشبختی، گاهی نماد خلاقیت و ارتباطات و گاهی نیز نشانه خوشحالی و مطلوب بودن است
شفاآنلاین>سلامت>رنگ زرد در فرهنگهای مختلف معانی تقریبا نزدیک به هم دارد. این رنگ در یک جا نشانه عقل و خرد، در جایی دیگر نشانه خوشبختی، گاهی نماد خلاقیت و ارتباطات و گاهی نیز نشانه خوشحالی و مطلوب بودن است. در کل، رنگ زرد بهعنوان یکی از درخشانترین رنگها در چرخه طبیعت، رنگی است که باعث برانگیختهشدن احساسات مثبت و انرژیهای درونی میشود، ولی همین رنگ وقتی به واژهای مثل روانشناسی میچسبد فقط نوعی از ابتذال و سطحینگری را به نمایش میگذارد.
به گزارش شفاآنلاین:روانشناسی زرد به یک هیپنوتیزم میماند، نوعی خواب که در واقع خواب نیست بلکه نسخهای ساختگی از خواب است. کسی که هیپنوتیزم شده با این خواب مصنوعی نه خستگیاش در میرود و نه لبریز از انرژی میشود، عینا مانند کسی که کتابهای غیرعلمی روانشناسی را میخواند، پای فیلمهای انگیزشی روانشناسان زرد مینشیند، در همایشها و کلاسهای آموزشی آنها شرکت میکند، مدام پیامهای مملو از انرژیهای مثبت این افراد را میخواند و مرور میکند. مخاطب این روانشناسها در واقع وقت و انرژی میگذارد و همه تلاشش را برای بهکار بردن نسخههای پیشنهادی و داشتن زندگی بهتر به کار میگیرد، ولی دست آخر دستش خالی میماند و از بار مشکلاتش کاسته نمیشود.
ایراد روانشناسی زرد هم دقیقا در همین نکته است، زیرا مشتری این پیامهای دلخوشکننده بهزعم خودش در حال باز کردن گرههای زندگی و کمک کردن به خود است در حالی که در بهترین حالت ناچاریم بگوییم که مشغول درجا زدن است.
یک زرد غیرعلمی
زرد یعنی بیمایه، سطحی، مبتذل و غیرعلمی و
روانشناسی زرد هم یعنی همه کتابها، مقالهها و هرگونه محتوایی که یا غیرعلمیاند یا شبهعلمی، به این علت که یکسری اطلاعات بدون پشتوانه معین علمی است و آمارهای موثق و معتبر ندارند، ولی تا دلتان بخواهد جذابند و زندگی را آنچنان در نظر مخاطبان آسان جلوه میدهند که گویی میتوان مسائل و مشکلات پیچیده را با راهکارهای سریع و راحت حلوفصل کرد. در واقع در حالی که روانشناسی علمی درباره حالات روانی و رفتاری انسانها تحقیق میکند تا فرآیندهای روانی از جمله احساس، ادراک، هوش، شخصیت، هیجان، انگیزه و حافظه را بهتر بشناسد، روانشناسی زرد مشغول فعالیتهای شبهعلمی خود است. شبهعلمی یعنی مجموعهای از ادعاها، باورها و اقداماتی که به جای علم جا زده میشود، بنابراین یک روانشناس زرد هیچ بعید نیست در کلامش به واژههای دهانپرکنی مانند کوانتوم، فوتون، متافیزیک، پوزیترون یا الکترون هم اشاره کند، ولی اهلفن خوب میفهمند که هدف از استفاده از این کلمات فقط علمی جا زدن سخنان و در نتیجه تحت تاثیر قرار دادن شنوندگان است.
تمرکز افراطی بر مثبتاندیشی
اما ضربهای که روانشناسی زرد از یکسو به علم و از سوی دیگر به سلامت و سبک زندگی افراد وارد میکند از موارد ذکر شده بیشتر است. روانشناسی زرد درواقع فقط مشغول سرگرم کردن آدمها با جملات زیبا و عامهپسند و طبیعتا کسب درآمد از مردمان مجذوبشده نیست، بلکه مسیر زندگی مصرفکنندگان پیامهای زرد را هم تغییر میدهد و دستخوش تغییرات ناخوشایند میکند.
دکتر مجید صفارینیا که ریاست انجمن روانشناسی اجتماعی ایران را بهعهده دارد از این مسیرهای اشتباهی که پیش پای افراد قرار داده میشود و از القائات بیپایهای که به آنها احساسات مثبت موقتی میدهد، میگوید: «طبق آمارهای رسمی ۳۰درصد از مردم کشورمان از مشکلات روانشناختی رنج میبرند پس طبیعی است که بازار خدمات روانشناسی سرپایی و زودگذر داغ باشد. کسانی که خود را روانشناسان کارکشته جا میزنند و شگردشان را جملات انگیزشی قرار دادهاند با این کار فقط خلق افراد را بالا میبرند و موقتا حال آنها را خوب میکنند در حالی که مشکلات آنها همچنان پابرجاست.»
مثلا فرض کنید شخصی از مشکل اضطراب یا افسردگی رنج میبرد یا یک زوج درگیر مشکلات ارتباطی هستند، آیا صرف گفتن چند جمله مثبت و دمیدن انرژی به آنها میتواند راهگشا باشد؟ پاسخ صفارینیا به این پرسش منفی است چرا که اغلب مشکلات روانشناختی افراد را پیچیده و ناشی از چالشهایی میداند که تا به صورت علمی حلوفصل نشوند، هیچ جمله مثبت یا انگیزشی یا ترفندهای عامهپسند نمیتواند کمککننده باشد.
چرا جذب روانشناسی زرد میشویم؟
ما آدمها دوست داریم حال خوبی داشته باشیم، دلمان میخواهد از درون رنج نکشیم و حال دلمان خوب باشد، اما وقتی اینچنین نیست و ما هم یا وقت یا پول برای استفاده از خدمات علمی نداریم یا اساسا به مراجعه به متخصصان باور نداریم یا اینکه این خدمات در دسترسمان نیست چه کار میکنیم جز اینکه به احتمال زیاد یک کتاب روانشناسی بخریم، یک سخنرانی انگیزشی گوش بدهیم یا با سرچهای دمدستی در اینترنت دنبال راهحل باشیم؟
به همین علت است که دکتر صفارینیا تاکید دارد: «نداشتن آگاهی، خردمندی و دانش لازم بازار روانشناسنماها را داغ میکند.»
او میگوید این افراد فقط صوت و ویدئو هستند بدون این که به کنه علم وارد شده باشند، پس در نتیجه چند کتاب میخوانند و با فنبیانی که دارند آنها را در قالب جملات زیبا عرضه میکنند بعد هم مصرفکنندههای این پیامها تصور میکنند حالشان خوب و همه چیز روبه راه شده است.
اما تجربه سالها فعالیت پررنگ روانشناسنماها که شبهعلمهایی زرد را در بستهبندیهای زیبا به جامعه ما غالب کردهاند، نشان داده که این بستههای زرورقپیچی شده حکم آمپولهای تقویتی را دارد که برای چند ساعت یا حداکثر چند روز حال بهتری به ما میدهد، اما بعد مانند بادکنکی که بادش خالی شود دوباره ما را سر جای اولمان برمیگردانند.روزنامه جام جم